درسادرسا، تا این لحظه: 13 سال و 2 ماه و 8 روز سن داره

درسا تمام دارایی من

اولین شب بدون درسا

1390/6/7 1:07
نویسنده : ننه نی نی
54 بازدید
اشتراک گذاری

یعنی چی میشه؟ الان داره چه خوابی میبینه؟ اصلا خوابه یابیداره ؟ نکنه بیداره و داره بی طاقتی میکنه. نکنه بیدارشه و بفهمه کنارش نیستم اونوقت بی تابی میکنه؟خدایاامشب کی صبح میشه؟؟؟

 

اینازمزمه هاییه که همش باخودم تکرارمیکنم.

امشب اولین شبکاری منه.اولین شبیه که من درست بعداز۵ماه و۱۶روز که ازتولد درسامیگذره پیشش نیستم. درساروساعت۹و ۴۵ دقیقه پیش مامان گذاشتم واومدم اداره تافرداساعت۸صبح.ازخونه تا اینجا رونفهمیدم چطور اومدم. من و بابایی اونقدر ناراحت بودیم وبغض داشتیم که تا اینجا حتی یک کلمه با هم حرف نزدیم.

اصلافکرشم نمیکردم که اینقدر سخت باشه یه شب رو بدون درسابگذرونم. همش توفکرشم . قیافش وقتی میخوابه یا وقتی شیرمیخوره همش جلوی چشممه. دیروزاولین روزکاریم بعداز مرخصی زایمانم بود اما زیادسخت نبود برام چون شیفت کاریم روز بود اما حالا خیلی سخته .

قراره اگه خدابخواد شب کاریهامون تا یکهفته دیگه حذف بشه اما تااون موقع یه شب کاری دیگه هم دارم.

توکل به خدا... شاید تاصبح نفهمید که من پیشش نیستم. خیلی نگرانم هرچند تواینجور مواقعی به مامانم اطمینان صد درصد دارم که ازپسش برمیاد اما چکارکنم که دلشوره امانم رو بریده . هیچ کدوم از شیفتهای شبم تاحالا اینقدر به نظرم طولانی نبوده. 

خدایا خودت کمک کن خورشیدخانوم زودتر بیرون بیاد تا خودم رو به درسا کوچولو برسونم.  

 

 

 

پسندها (0)
شما اولین مشوق باشید!
مطالبی دیگر از این نی نی وبلاگی

نظرات (0)